Logo
چاپ کردن این صفحه

گنگ خواب دیده

نویسنده: 

حافظ میگوید:
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر     /     من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش
پدیده های اجتماعی، همچون سایر قوانین طبیعی، از قواعد و نظم و نظام خاصی برخوردارند و اهمال و سهل انگاری یا بی توجهی و نادیده گرفتن هر یک طبعات خاص خود را دارد.
امروزه جهان در سطح کلان درگیر معضلات و مشکلات بسیار در ارتباطات اجتماعی، تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، حفاظت از محیط زیست، برقراری نظم، گسترش امنیت، بسط عدالت، رفع تبعیض، برچیدن فقر و فساد و تعدی و تجاوز و نظائر آن است.

حافظ میگوید:
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر     /     من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش
پدیده های اجتماعی، همچون سایر قوانین طبیعی، از قواعد و نظم و نظام خاصی برخوردارند و اهمال و سهل انگاری یا بی توجهی و نادیده گرفتن هر یک طبعات خاص خود را دارد.
امروزه جهان در سطح کلان درگیر معضلات و مشکلات بسیار در ارتباطات اجتماعی، تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، حفاظت از محیط زیست، برقراری نظم، گسترش امنیت، بسط عدالت، رفع تبعیض، برچیدن فقر و فساد و تعدی و تجاوز و نظائر آن است.
ما نیز در گوشه ای از جهان با اختصاص بالغ بر یک درصد جمعیت گیتی و دو در صد از مساحت آن و چهار یا پنج درصد منابع، علی رغم تلاش های صورت یافته و پیشرفت های حاصله، دغدغه ها و نگرانی های خاص خود را داریم و دهها سال است که سعی مان برای توسعه یافتگی و محو فقر و فساد و بی عدالتی و ایجاد امنیت و ثبات و رفاه از حدودی معین فراتر نمی رود و در مواردی پسرفت هم داریم.
 پیشرفت و توسعه اجتماعی نیازمند به عزم ملی، برنامه و راهبرد صحیح، هدایت و حمایت سنجیده و دقیق، ایجاد سیستمهای سازمانی کارآمد، ثبات و امنیت، وحدت رویه، مشارکت گسترده مردمی، اعتماد فی مابین دولت و ملت، امیدواری به بهبود شرائط، درایت و تدبیر، توسعه دیبلماسی و ایجاد محیط آرام در منطقه و جهان و تعامل هم افزا با سایر کشورها و تمکین از خرد جهانی و نرم های پذیرفته شده و اعتمادسازی و اعتباربخشی است.
ایران در پهنه تاریخ خود قرن هاست که می کوشد شکوه و عظمت کهن خود را بازیابد و از انقلاب مشروطه بدین سو درگیر دو مقوله مهم تجدد و سنت بوده و فراخور نوع نگرش حاکم در سه نظام سیاسی موخر در بینابین انتخاب و تقدم یکی از وجوه بر دیگری با سعی و خطا تجاربی اندوخته است.
در انگلیسی اصطلاحی داریم با این عنوان I am a native man”" یعنی من انسانی ساده و معمولی هستم و با پیچیدگی ها آشنائی ندارم، در کوچه و بازار و خیابان و هر محفل و مجلسی که می رویم و می نشینیم و یا گذر می کنیم از همین انسان های ساده و معمولی اظهار نظرهائی می شنویم که مغایر با جهت گیریها و رویه های رفتاری مدیران و مقامات ارشد نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
قبول داریم نظریه پردازی با درگیر امور اجرائی شدن دو مقوله متفاوتند و هرگز نخواسته و نمی پسندیم که قصور خود را متوجه دیگران کنیم و در کل نابسامانی ها نه تنها خود را سهیم که قائل به سهم سایرین نیز هستیم و عزم و اراده ملی برای گسستن از عقب ماندگی و رسیدن به توسعه یافتگی را نیازی قطعی و مهم و کلیدی می دانیم.
نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی  می گذرد و اگر در سالهای اول با توجیه توطئه ها و دشمنی و ستیزه جوئی ها خطاهایمان را گردن نمی گرفتیم اکنون زمان آن است که بپذیریم و باور داشته باشیم که گاه به تعبیر سعدی بر سر شاخ می نشینیم و بن می بریم و وقتی سقوط می کنیم داد و فریادمان گوش فلک را کر می کند.
بعلاوه همه مسائل زندگی روزمره ما سیاسی نیستند و بی جهت ما همه را سیاسی می پنداریم و از این زاویه به آنها می نگریم و در دفاع یا نقد آن به هم می پریم.
بعنوان مثال ما اکنون با پدیده ای به نام بیش تیماری یا لوس کردن فرزند در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان(اعم از دختر و پسر) مواجهیم و با این اتفاق مهارت های زندگی در شرائط پیچیده و واقعی به محاق می رود و خانواده ها و بویژه مادران سهم عمده ای در این اتفاق ناخوشایند دارند در حالیکه در گذشته چنین نبود و شرائط زندگی از ابتدا بخش بزرگی از کودکان و نوجوانان را سخت کوش و مصمم و زرنگ بار می آورد.
بارها به این اندیشیده ام که شاید نسبت دادن تام و تمام نارسائی ها در رژیم گذشته به حاکمان آنروز، ما را با بازتاب انتظارات گسترده از حکومت کنونی مواجه نمود و سهم خود را در بسیاری از موارد که ارتباط چندان زیادی با امور سیاسی ندارند نادیده می انگاریم و با فرافکنی و مقصر قلمداد نمودن هیآت حاکمه(یا بخشی از آن) اهمال های خویش را می پوشانیم هر چند با توجه به ابعاد وسیع تصمیمات و نگرش ها و اقدامات آنان سهم حاکمان در توفیقات و ناکامی ها عمده خواهد بود.
اگر ما آنچنان که گفته می شود "در کشورهای توسعه یافته شهروندان با حقوق شهروندیشان آشنا هستند و بسیاری از موارد را رعایت می کنند یا از مدیران و دولتمردان و حاکمان مطالبه می کنند و مطبوعات و رسانه ها در تعمیم این مهم آزادی عمل دارند" با این حقوق آشنا می شدیم و نهادهای مردمی و به اصطلاح NGO فعال می شدند شاهد وضعیتی متفاوت در بسیاری از جهات می بودیم و فریب تبلیغات جنجالی و منفعت گرای دیگران را نمی خوردیم.
در هر حال بسط آگاهی و شناخت در خویش و اطرافیان امری بدیهی و ضرورتی حتمی است و توسعه و تعالی و کمال کالائی وارداتی و هدیه مانند نیست که بی زحمت به چنگ آید و چنانچه حاضر به پرداخت هزینه های خردورزی و رشد و پیشرفت نباشیم ناچار به پرداخت هزینه گزاف جهل و کم خردی و عقب ماندگی خواهیم بود.
سید محمد حسین( محمود) حسینی
یک شنبه ۲۰ اردیبهشت ۹۴

Template Design © Joomla Templates | GavickPro. All rights reserved.