A+ A A-

در گذر زمان

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی

زندگی
در اینکه زندگی متاعی ارزشمند و پر بهاست شکی نیست ولی سئوال اساسی این است که این متاع پر بها از آن کیست؟
۱. صاحب و دارنده آن؟
۲. خانواده فرد یا افراد اجتماع؟
۳. جامعه مربوطه(محله، شهر، روستا و...)؟
۴. سازمان یا دسته و گروه و دین و آئین و مرام و مسلک غالب؟
۵. تاریخ و بشریت به معنای عام؟
۶. حکومت و نظام حاکم؟
۷. خالق هستی؟
۸. طبیعت؟
۹. یا ترکیبی از موارد فوق


نوع نگرش به این موضوع، در نگاه مکاتب فلسفی و فرهنگ و تمدن بشری، متفاوت می باشد، بطور مثال، لیبرالیسم بر آزادی های فردی بیش از سایر مکاتب تآکید دارد و زندگی را بیشتر متعلق به صاحب و دارنده آن می داند و آزادی عمل بیشتری به افراد می دهد یا سوسیالیسم منافع اجتماعی را مقدم می داند و فاشیسم نظر به حاکمان و مرام و مسلک غالب دارد، بعبارت دیگر آنجا که اساس و محوریت بر آزادی های فردیست به لیبرالیسم و چنانچه منافع جمعی باشد به سوسیالیسم و تکه و تاکید بر مصلحت و منفعت حکومت به فاشیسم می انجامد.
انسان در میان هجوم تبلیغات پر دامنه و مدعیان شناخت فلسفه حیات و بیم و امیدهای واسطه ها، سرگردان می ماند ونهایتآ در مسیری حرکت می کند و چه بسیار زندگی ها که در این فرآیند تباه می گردد و در غرب و شرق و شمال و جنوب عالم، اندکی از افراد به رستگاری و ساحل نجات می رسند و مابقی در میان امواج این دریای متلاطم غرق می شوند.
رستگاری و نجات آرمان دیرین بشریت به شمار می رود و ذات و فطرت آدمی در جستجوی آن می باشد و اگر آموزه ها، تجربیات، نیازها، توقعات و مکانیزم های حاکم در خانواده و جامعه در راستای همین هدف می بود اندکی از افراد به بیراهه می رفتند و اکثریت مردم در مسیر دستیابی به آن واقع می شدند .
ذات پاک، برای به بار نشستن و ثمردهی سالم، نیازمند به محیط ناآلوده می باشد و هر چند بستر محیطی مساعدتری فراهم آید نتایج بهتری به بار می آورد و ذات ناپاک نیز در محیط سالم قدرت مانور و جولان ندارد مگر اینکه اصلاح شود و بعکس محیط ناسالم نه تنها میدان مانور ناپاکی هاست بلکه پاکی نیز به شدت محدود و مطرود واقع می شود.
نظام های سیاسی در جهان و کشورهای مختلف، با شعار رستگاری و نجات و بر اساس منافع گروهی خاص، با انواع نگرش ها و جهان بینی، وجود داشته و بر بقای خود اصرار می ورزند و بیلان پیشرفت و اصلاح ارائه می کنند و در داخل و خارج از قلمرو خویش پشتیبانانی دارند.
اینهمه درد و رنج مردم از ناحیه جهل و تباهی و فساد و خشونت و ظلم و تعدی و بی عدالتی و فقر از کجا ناشی می شود؟ و به دنبال کدام رویکرد می باشد؟
زندگی در معنا و مصداق بیشتر از آن دارنده و صاحبش می باشد ولی نیروی فکر و جسم آدمی در اثر پرورش و آموزش در جهت توسعه و تعالی و کمال و پیشرفت مادی و معنوی شکوفا می شود و به بار می نشیند و همین عطش و نیاز گاه افراد را در دام دغلکاران و حیله گران و مفسدان گرفتار می نماید.
آمال و آرزوها و انتظارات خانواده و جامعه و نهادها و سازمان های درون آن و مکاتب و فرهنگ ها، در چارچوب تجربیات و آموزه ها، باورها را شکل می دهند و فرد عاقل حرکت خویش را بر مدار و محور تحقق روئیاها آغاز می کند ولی قواعد و چارچوب ها در عمل، با نگرش به ملاحظات رفتاری و اخلاقی دیگران و الزامات حاکم، خود را تحمیل می نماید.
بعنوان نمونه، آزمون رانندگی برای افراد سالم و ذیصلاح از دو بخش تئوری و عملی تشکیل و آنانکه در هر دو مرحله موفق باشند صاحب گواهی نامه می شوند ولی قواعد رانندگی در عمل و در جوامع مختلف متناسب با رفتار همگانی متفاوت می نماید و امروزه به نمادی از توسعه یافتگی و عقب ماندگی بدل گردیده است.
آرمان گرائی و روئیاپردازی در گذر زمان و در بین آحاد مردم(اعم از حاکم و محکوم و خواص و عوام) میل به واقع گرائی و توجه به محدودیت ها دارد و رفتار دگم و افراطی و غیر قابل تغییر نه تنها به سالم سازی محیط نخواهد انجامید که خود نشان و نمادی از نوعی بیماری خطرناک و آسیب رسان خواهد بود.
تغییر و تحول و اصلاح، در جهت توسعه و تعالی و در مقیاس خرد و کلان ضرورتی قطعی در عالم واقع می باشد و هر فرد یا جامعه و مکتب و مرام و آئین که در جهت نفی آن بکوشد علاوه بر تحمیل هزینه سنگین محکوم به شکست خواهد بود.
باور داریم که زندگی امری انتزاعی و مجزا و منفرد از دیگر نشانه های حیات و ملزومات و مقدورات طبیعی نیست و تولد و مرگ تنها فرصت درخشش و طلوع و غروب را فراهم می آورد و چه بسیار کسانیکه که گمنام زیستند ولی فروغ وجودشان در طول تاریخ و تا ابدیت جاودان خواهد ماند.

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.
  • دیدگاهی وجود ندارد