A+ A A-

وضعیت اسفبار آب و بحران خشکسالی

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی

در مورد وضعیت اسفبار آب و بحران خشکسالی،چه بسیار کارشناسان اهل فن و محققین و دانشگاهیان گفتند و هشدار دادند و چه فراوان مسئولین و برنامه ریزان کلان مملکت نشنیدند و همچنان با رویکردی سیاسی و نه زیست محیطی و اقتصادی به این مقوله نگریستند و نه تنها قدمی در مسیر کنترل بحران بر نداشتند بلکه روز به روز با عدم برنامه ریزی صحیح و اتخاذ رویکردی منطقی بر ابعاد فاجعه بار این بحران افزودند.

درود و عرض ارادت خدمت یکان یکان هموندان فرهیخته و گرامی
در مورد وضعیت اسفبار آب و بحران خشکسالی،چه بسیار کارشناسان اهل فن و محققین و دانشگاهیان گفتند و هشدار دادند و چه فراوان مسئولین و برنامه ریزان کلان مملکت نشنیدند و همچنان با رویکردی سیاسی و نه زیست محیطی و اقتصادی به این مقوله نگریستند و نه تنها قدمی در مسیر کنترل بحران بر نداشتند بلکه روز به روز با عدم برنامه ریزی صحیح و اتخاذ رویکردی منطقی بر ابعاد فاجعه بار این بحران افزودند.
قصدم این است بدون هیچگونه بزرگنمائی کاذب و بازی با الفاظ صرفا با استناد بر اعداد و ارقام واقعی و بر اساس یک الگوی ریاضی به تحلیل بحران خشکسالی در شهرستان خودم، ارسنجان، بپردازم.باشد که مقبول نظر اساتید،پژوهشگران و متولیان اجرایی استان بیافتد:
وسعت شهرستان ارسنجان هزار و پانصد کیلومتر مربع یعنی صد و پنجاه هزار هکتار است.از طرف دیگر ،هر یک میلی متر بارندگی در هر هکتار مساوی با ده هزار لیتر یا ده متر مکعب آب را حاصل می شود. پس اگر متوسطا دویست و پنجاه میلی متر بارندگی سالانه داشته باشیم( در صورتی که در سال زراعی گذشته حدود یکصد و نود میلیمتر بارندگی در این شهرستان ثبت شد) و با احتساب صد و پنجاه هزار هکتار وسعت شهرستان، داریم:
ده متر مکعب آب در هر هکتار از یک میلی متر بارندگی ضربدر دویست و پنجاه میلیمتربارندگی سالانه مساوی است با :

۳۷۵۰۰۰۰۰۰
سیصد و هفتاد و پنج میلیون متر مکعب آب  که سالانه وارد حوضه آبریز شهرستان ارسنجان میشود.در بهترین شرایط هم حتی بیشتر از پانزده درصد این آب استحصال نمیشود یعنی مجموعا ما حدود پنجاه  و شش میلیون متر مکعب ورودی آب سالانه در بهترین شرایط به مخازن و چاه های ارسنجان داریم
پس دارایی سالانه آب ارسنجان فقط ۵۶۰۰۰۰۰۰ متر مکعب است
حالا در نظر داشته باشیم که حدود سه هزارچاه در منطقه داریم و من فقط دو هزار حلقه ی آن را در آمار می اورم و فرض میکنم حاکمیت دولتی چاه های غیر مجاز را از گردونه ی استحصال خارج و پلمب کرده باشد.
مابقی آب حاصل از بارش عمدتا یا روان آب و سیلاب شده و از حوضه خارج میشود یا گرمای رو به فزونی هوا سبب تبخیر بارندگی میشود.
پس با این تفاسیر سهم هر یک از این دو هزار حلقه چاه موجود شهرستان از بارندگی سالانه بیست و هشت هزار متر مکعب خواهد بود. این بیست و هشت هزار متر مکعب آب فقط تکافوی کشت دو هکتار گندم را به شیوه سنتی و چهار تا چهار و نیم هکتار را در آبیاری تحت فشار و کنترل شده میکند
این مقدار تولید گندم در بهترین حالت فقط نان سنگک سال یک خانواده را میتواند تامین کند
این یعنی پایان کشاورزی منطقه
اگر فقط ۲۰۰۰ چاه در شهرستان داشته باشیم و هر چاه فقط ۱۰ لیتر در ثانیه برداشت کند آنگاه ۵۶ میلیون متر مکعب آب استحصال شده در بارشهای یک سال زراعی را فقط و فقط ظرف مدت ۲۴ روز برداشت میکنیم.
آب را باید نگه داشت و نوشید تا از تشنگی تلف نشویم و بتوان در جهت جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر برنامه ریزی و اقدام کرد.
ببینید ما چند برابر بارش سالانه داریم آب از مخازن و چاه ها برداشت میکنیم؟؟؟
نتیجه منطقی کار عمیق شدن روز افزون چاه ها و خشک شدن مداوم سفره های آب زیر زمینی است یعنی خرج کردن بی برنامه ی منابع نسل آینده و محکوم کردن اجباری نسل هایی که هنوز بدنیا نیامده اند به فقر و فلاکت و مهاجرت اجباری
این یعنی تیشه به ریشه ی منابع آبی منطقه زدن به قسمی که تا چند صد سال آینده هم به شرط مهربانی اقلیم،اندکی از ضرر و زیانی که بدست خودمان حاصل شده را نتوان جبران کرد
این یعنی نشست زمین و خسارات مترتب به آن
یعنی بحران های اجتماعی و اخلاقی و امنیتی مترتب به مهاجرت از سر اجبار و  تشدید آسیب ها اجتماعی مثل فقر، اعتیاد، فحشاء و ...
و اما راهکارهای پیشنهادی:
۱_ پرداختن به صنعتی مانند نیروگاه گازی خصوصی که در روستاهای تابعه ی ارسنجان نزدیک کورش آباد هم مکان یابی شده. در این نیروگاه نزدیک به یک هزار نفر پرسنل بصورت مستقیم بکار گمارده خواهند شد.
۲_ الگوهای موفق خصوصی مثل شرکت پیشگامان کویر باید مطالعه و به دادن مشورت دعوت شوند
۳_تشکیل شرکتهای خصوصی حفاظت و بهره برداری محیط زیست در گردشگری میتواند تحرکی در ایجاد اشتغال و نگهداری عرصه های طبیعی و جلوگیری از تخریب مراتع باشد
۴_خرید چاههای کشاورزی کم بازده و تشکیل یک شرکت سرمایه گذاری بخش خصوصی که سهامدارانش مالکان چاه های آب و کشاورزان بی آب باشند
۵_ توجه به صنعت توریسم به ویژه اکو توریسم که پتانسیلهای زیادی در منطقه ما دارد
و پیشنهادات و راه کارهای دیگری که از حوصله ی این یادداشت خارج است و نشست ها و میزگردهای ویژه ای می‌طلبد
عموم پژوهشگران، دانشگاهیان، صاحبین سرمایه و صنایع و مسؤولین اجرایی استانی و کشوری را به این چالش دعوت میکنم
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آنکه از تو ناید هیچ کار
بابت طولانی شدن مطلب پوزش خواسته و به امید فردایی بهتر
به پایان آمد این یادداشت
حکایت خشکی همچنان باقیست
امید فروردین - ارسنجان

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.
  • دیدگاهی وجود ندارد