A+ A A-

مهاجرت و ابعاد مثبت و منفی آن

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی
عکس تزیینی
عکس تزیینی

خرداد سال ۱۳۵۲ بود و ما امتحانات کلاس نهم (سیکل اول دبیرستان) را در ارسنجان به پایان رسانده بودیم. به‌عنوان نوجوانی پانزده ساله و به اقتضای شرایط خانوادگی و اجتماعی آن روز، دغدغهٔ کار و درآمد و پیشرفت و ادامهٔ تحصیل و کمک به خانواده، اولویت اول ما بود و اگرچه گفته می‌شد در مهرماه همان سال، کلاس دهم هم در ارسنجان خواهد بود، ولی باز کیفیت آموزش در ارسنجان و همچنین نوع مشاغلی که ما دانش‌آموزان در آن سال‌ها در تابستان و یا فرصت‌های دیگر در منطقه داشتیم، که عمدتآ از جنس کارگری در شرایط سخت با درآمد اندک بود، موجب شد که اولین مهاجرتم به شیراز اتّفاق افتد و با سفارش مرحوم آقای شیخ‌الاسلام (حاج سید رضی)، در تابستان آن سال کارگر کارخانه نسّاجی (بالاتر از چهارراه حافظیه شیراز) شدم و در قسمت کلاف کار می‌کردم و حسب راندمان کار روزی هفت الی هشت تومان درآمد داشتم.

از آن روز چهل و یک سال می‌گذرد و من اکنون پس از شهر به شهر شدن‌های نسبتآ زیاد و زندگی، تحصیل و کار در شیراز، تهران، بابل، نورآباد ممسنی، سیرجان، کرج و قبول مسئولیت‌های حسّاس و نسبتآ مهم و دیدن شهرهای مختلف ایران و اروپا، ساکن تهران هستم و اگر چه توفیق بازگشت به زادگاهم را ندارم، ولی به آن علاقه‌مندم و همواره در معرض این پرسش قرار می‌گیرم که «مهاجرت آری یا خیر؟».

در پاسخ باید پذیرفت که اصل مهاجرت، به اقتضای آمال و آرزو و انتظارات و در جهت توسعه و تعالی و پیشرفت، چنانچه در ابیات زیر دیده می‌شود، همواره مورد تآیید و تاکید آموزه‌های دینی و اجتماعی بوده و خواهد بود و این نه به آن معناست که هر مهاجرتی بستر ساز موفقیت‌های بیشتر است.

مولانا می‌گوید:

درخت گر متحرّک بدی، به پا و به پر / نه رنج ارّه کشیدی، نه زخم‌های تبر
ور آفتاب نرفتی، به پر و پا همه شب / جهان چگونه منوّر شدی، به‌گاه سحر
ور آب تلخ نرفتی، ز بحر سوی افق / کجا حیات گلستان شدی، به سیل و مطر؟
چو قطره از وطن خویش، رفت و باز آمد / مصادف صدف او گشت و، شد یکی گوهر
نه یوسفی به سفر رفت، از پدر گریان / نه در سفر به سعادت رسید و ملک و ظفر
نه مصطفی به سفر رفت، جانب یثرب / نیافت سلطنت و گشت، شاه صد کشور
و گر تو پای نداری، سفر گزین، در خویش / چو کان لعل، پذیرا شو از شعاع اثر
ز خویشتن سفری کن، به خویش ای خواجه / که از چنین سفری گشت، خاک معدن زر
ز تلخی و ترشی رو، به سوی شیرینی / چنان‌که رست ز تلخی، هزار گونه ثمر
ز شمس مفخر تبریز، جوی شیرینی / از آن‌که هر ثمر، از نور شمس یابد فر

امروزه همشهریان من در جای‌جای کشور پهناور ایران و جهان، حضوری موثر و غرورآفرین دارند. انجمن دانش‌آموختگان ارسنجان، با دو گردهمایی برگزار‌شده در تهران و شیراز و برنامه‌های بعدی، در کنار جلسات هیئت موسس، می‌کوشد تا زمینهٔ شناخت و آگاهی از یکدیگر، و به‌ویژه نسل‌ها را، که در گذر زمان در معرض بیگانگی قرار می گیرند، فراهم آورد و وعدهٔ تهیّه بانک اطلاعات و اطلاع‌رسانی از موقعیت، موفقیت و پیشرفت آن‌ها را می‌دهد و این موهبت حتّی برای ما، که پس از دورانی طولانی، امکان آشنایی با جوانان برومند و فرزندان دوستان و آشنایان و فامیل را می‌یابیم مغتنم است، لذا توصیه برادرانه‌ام این است که هرچه بیشتر با این نوع مجامع، فارغ از هر نوع ذهنیّت منفی، ارتباط برقرار شود، تا علاوه بر این‌که از سنگینی بار غربت کاسته می‌شود، امکان مشاوره و اتّخاذ تصمیمات سنجیده نیز مهیا گردد.
در تکمیل مورد مطروحه، می‌توان این‌چنین نتیجه گرفت که:
۱- چنان‌چه امکان تحقّق نسبی آمال و آرزو و انتظارات در زادگاه، برای افراد، فراهم باشد دلیلی برای مهاجرت و پذیرش بار عاطفی و مادی و معنوی آن و همچنین آسیب به موطن اصلی در اثر خروج سرمایه انسانی و مالی نیست و مهاجرت از این نوع بیشتر در جهان سوم رایج است تا کشورهای توسعه یافته.
۲- مهاجرت هدفمند به محیط‌های مستعدتر، به‌ویژه اگر موجب قطع ارتباط با موطن اصلی نگردد، می‌تواند تآثیر به‌سزایی در شکوفایی و پیشرفت افراد و حتّی زادگاه داشته باشد.
۳- پیشرفت‌های حاصله در تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و وجود اینترنت و سایر امکانات ارتباطی این فرصت را فراهم آورده که از فواصل دور هم بتوان به نوعی در کنار یکدیگر بود، باید کوشید بیش از پیش از آن بهره‌مند شد.
۴- در کنار قصد و نیت از هر اقدام، از جمله مهاجرت، برآیند عمل و نتایج مترتب بر آن، نماد درستی تصمیم یا بطلان آن خواهد بود و چه بسا مواردی از مهاجرت را در داخل و خارج از کشور می‌توان یافت که در اثر بد بیاری یا اشتباه در برنامه‌ریزی و اقدام و ریسک بالا، نه جای ماندن برای افراد درگیر وجود دارد و نه روی بازگشت.
۵- امروزه شهرهای بزرگ در داخل، و حتّی خارج، با گرفتاری‌های زیادی، از جمله بار هزینه‌ای سنگین و آلودگی محیط زیست و ترافیک و اشباع ظرفیت اشتغال و... مواجهند و اگر نتوان درآمد و موقعیّتی درخور و شایسته داشت، بهتر است از خیر مهاجرت به این نوع مکان‌ها گذشت و خود و خانواده را در معرض آسیب، به‌ویژه آسیب روحی، قرار نداد.

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.

افرادی که در این گفتگو هستند

  • در تائيد فرمايشات شما ، اسلام هم جهاد و هجرت در كنار يكديگر آمده است. در آنجا كه خدا در قرآن مي فرمايد الذين جاهدوا و هاجروا.... يعني اگر جايي در عذاب هستيد و يا شايد عامل پيشرفت نداريد و.... مهاجرت كنيد . سابقه مهاجرت به جاهاي بزرگتر با توجه به تجارب ديگران در صورت داشتن برنامه مدون؛ بسيار موفقيت آميز است . كما اينكه جنابعالي و ديگر دوستان بسيار موفق بوده اند. آنچه كه افراد را ناموفق مي كند نداشتن برنامه و چشم دوختن به آب و رنگ شهرها و كشورهاي بزرگتر است. متاسفانه ما هنوز در ارسنجان يك اينترنت قوي نداريم تا بتوانيم حداقل از اين طريق با مردم در تماس باشيم در صورتي كه نياز بازار آن بسيار گسترده است.